loading...
من و شادی خانم
حسین و شادی بازدید : 111 شنبه 20 خرداد 1391 نظرات (0)

 

ميخواهم برگردم به روزهاي کودکي آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود . عشق تنها در آغوش مادر خلاصه ميشد ... بالاترين نقطه زمين شانه هاي پدر بود .. بدترين دشمنانم خواهر و بردارهاي خودم بودند . تنها دردم ، زانوهاي زخمي ام بودند . تنها چيزي که ميشکست اسباب بازيهام بود ، و معناي خداحافظ ، تا فردا بود .

 

برچسب ها کودکی , عاشقانه ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
تقدیم به شادی جانم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 28
  • بازدید ماه : 216
  • بازدید سال : 718
  • بازدید کلی : 15,581